سخن دوست ـــ با دوست

من تو را میان قاصدکها یافتم ــــ در انتظارتم ای ترانۀ خاموش ...

سخن دوست ـــ با دوست

من تو را میان قاصدکها یافتم ــــ در انتظارتم ای ترانۀ خاموش ...

دستاشو...

 دستاش

 

دستاشو مشت کرده بود...

پرسیدم توی مشتت چیه؟

گفت:خودت نگاه کن...

دستاشو گرفتم و آروم باز کردم...

توی دستاش چیزی نبود!

گفتم چیزی نیست که...

دستامو که توی دستاش بود فشار دادوگفت:

نبود ولی حالا هست.

دستام گرم شد...

اون لبخند زد... 

.

(سایت هواداران محسن چاووشی حتما سری بزنند) 

  

محسن چاووشی در کنار هواداران ( کلیک کنید 

www.mchavoshifans.com  

(به وبلاگ سخن دوست سری بزنید ، خوشحال میشم)   

www.onlyredman.blogfa.com