در این کوچه های تاریک به دنبال سایه ها می دوم
... سایه ها خیالیند !؟
شاید هم دیوارها سایه می خورند !
تا مبادا سایه ات دستم را بگیرد !
خودت را که سالهاست گرفته اند !
سایه ات هم رهایم نمی کند روزگار غریبی ست !
----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- -----
تمام آن چیزهایی که دیواری میان رسیدن ما بودنند ...
انتظار فروریختن ما عذابشان می داد !
سالهاست که دیوارها فرو ریخته اند !
و برای رسیدن ما دیگر تمنایی نیست !
همین ...
.
.
.
.
محسن چاووشی در کنار هواداران
.
به وبلاگ دیگرم ( سخن دوست) هم سری بزنید